2024 Apr 27 امروز شنبه, ۸ ثور سال ۱۴۰۳ مطابق به

login تماس با ما رساله های تحقیقی لینک های مفید برنامه های تلویزونی ماهنامه فقه اسلامی سوالات و جوابات دینی کتابهای دینی درباره ما صفحه نخست

فقه اطاعت ( فقه الطاعة )

2016-05-25 22:13:08

فقه اطاعت از حاکم و ولی امر مسلمین علماء و فقهاء را برای مدت زیاد بخود مشغول ساخت . دراطاعت حاکم فاسق و مستبد و حاکم متغلب یعنی شخصیکه با استفاده از قوت به زعامت رسیده باشد بین علماء و فقهاء نظریات متفاوت بین موافق و مخالف و موافق با شروط و مخالف بدون شروط وجود دارد . عدۀ از علماء با استفاده از نصوص شرعی اطاعت حاکم را در تمام حالات حتمی و ضروری میدانند اگر چه حاکم شخص فاسد و ظالم نیز باشد . عدۀ از دانشمندان ربطه بین حاکم و رعیت را رابطۀ مقدس می دانند و باین عقیده و نظر هستند که رابطه و علاقه بین حاکم و محکوم یعنی زعیم سیاسی و رعیت را قوانین مدنی و مجالس شورا یعنی پارلمان تنظیم نمی کند و این رابطه راخداوند سبحانه و تعالی از آسمان هفتم تعین و رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آنرا به اطلاع مردم رسانیده است . عدۀ از علماء در گذشته این رابطه مقدس را قبول و مخالفین آنرا از أهل بدعت و هواء می دانستند . ( دکتور حمد بن عبدالمحسن التویجری « الخروج علی الحاکم و عزله ـ بین الشریعة و النظم الوضعیة» ص 1105).

در فقه سیاسی تشیع اطاعت امام از جملۀ فرائض در دین است و در عقیده تشیع امام معصوم بوده و از أهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم در ذریۀ بی بی فاطمه از علی بن ابی طالب کرم الله وجهه خلاصه میشود و رسول اکرم صلی الله علیه وسلم قبل از رحلت خود امامان دوازده گانه را باسم برای امت معرفی کردند . ( فضل غنی مجددی « مطالعۀ تمهیدی در فقه حنفی و جعفری ـ توافق و تفاوت ـ » طبع چهارم ، صفحات 238-239-240 ).

دلیل این گروه ار علماء در قبول اطاعت حاکم عدم تفرقه و جدائی بین مسلمانان است و عقیده برین دارند که یکی از اهداف مهم و اساسی اسلام وحدت مسلمین و جمع کلمه و اتحاد نظر و نفی اختلاف و تفرقه است و این اهداف به اطاعت از حاکم حفظ و به خروج از اطاعت حاکم از بین می رود و در نتیجه خارج شدن از اطاعت حاکم مسلمانان در مقابل یکدیگر قرار می گیرند . علمای که باین نظر و رأی اند برای اثبات قول خود دلیل از قرآن کریم و احادیث نبوی می آوردند و در روشنی از نصوص اسلامی به اثبات می رسانند که آیات و احادیث بصراحت اطاعت امراء و حکام را اگر چه ظالم نیز باشند واجب می سازد و مسلمانان باید در مقابل ظلم و فساد امیر یاحاکم صبر داشته باشند تا خونریزی و قتال بین مسلمانان پیش نشود و ارواح و شرف و سرمایه مردم تلف نگردد .
علمای تسنن اطاعت ولی امر مسلمین را از واجبات اسلام می دانند . ابو زرعة و ابوحاتم الرازیان قول علماء را در اطاعت حاکم نقل می کنند . در شرح اصول اعتقاد أهل السنة این عبارت را می خوانیم : « و لا نری الخروج علی الأئمة و لا القتال فی الفتنة ، و نسمع و نطیع لمن ولاه الله عزوجل أمرنا ، و لا تنزع یداً من طاعةو نتبع السنة و الجماعة ، و نجتنب الشذوذ و الخلاف و الفرقة. » به خروج از أئمه یعنی زعماء و جنگ در فتنه اعتقاد نداریم ، می شنویم و اطاعت کسی را که خداوند بر ما حاکم ساخته می نمائیم و دست از اطاعت او بیرون نمی کنیم و در این مورد متابعت سنت و جماعت را می نمائیم و از عمل غیر معتاد و اختلاف و تفرقه اجتناب و دوری می نمائیم . ( شرح أصول اعتقاد أهل السنة للا لکائی جلد 1/177).

امام نووی از قاضی عیاض نقل می کند که جمع از أهل سنت و فقهاء و محدثین می گویند حاکم در ارتکاب فسق و ظلم و معطل کردن حقوق ، خلع نمی شود و جواز نیست که از اطاعت او خارج شد و واجب است که حاکم نصیحت و ترسانده شود . علماء در این باب از قیام امام الحسن بن علی و عبدالله بن زبیر و مردم مدینه منوره علیه حجاج مثال می آورند و می گویند که مخالفت باحجاج و خروج علیه او به خاطر فسق او نبود بلکه به سبب این بود که حجاج شرع را تغیر داد و در ظاهر کفر کرد . امام نووی می گوید خارج شدن از اطاعت امراء و جنگ با ایشان باجماع مسلمین حرام است اگر چه فاسق و ظالم نیز باشند . عزل حاکم و خروج علیه او نتائج خطر ناک دارد و فتنه بوجود می آید و خون مردم می ریزد و در عزل حاکم فساد زیادتر است نسبت به بقاء و اطاعت از او . ( دکتور حمد بن عبدالمحسن التویجری « الخروج علی الحاکم و عزله » ص 11 ).

از جانب دیگر گروه مخالف نظریه اطاعت از حاکم ظالم و مستبد برای اثبات قول خود دلیل از قرآن کریم و احادیث نبوی می آورند و خروج از اطاعت حاکم مستبد و ظالم را یک امر شرعی و به مصلحت امت اسلامی می دانند . از جمله آیات که این گروه از دانشمندان برای اثبات قول خود می آورند دو آیۀ مبارکه را نقل می نمائیم .

« و الذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون » ( الشوری : 39 ) . و کسانی که چون ستم بر ایشان رسد ، یاری می جویند { و به انتقام بر می خیزند } . یعنی اگر حاکم و یا امیر بر ضعیف ظلم و تعدی کند بزرگان متفق شوند و انتقام کشند . شهید سید قطب در تفسیر آیۀ مبارکه می نویسد : این آیه صفت جماعت مسلمین رانشان می دهد ، صفت انتصار بر بغاوت و عدم تسلیم به ظلم و این یک امر طبیعی برای جماعت مسلمین است که خلق شده اند تا بهترین امت ها باشند و طبیعی است که وظیفه این جماعت انتصار علیه بغاوت و رد تجاوز و ظلم است.( سید قطب « فی ظلال القرآن » ص 3166 ).

« و لمن أنتصر بعد ظلمه فأولنک ما علیهم من سبیل » ( الشوری : 41 ) . و هر که پس از ستم { دیدن} خود ، یاری جوید { و انتقام گیرد} را { نکوهشی } برایشان نیست . در تفسیر این آیه در فی ظلال القرآن می خوانیم : کسیکه بعد از ظلم به پیروزی می رسد و بدی را به بدی معامله میکند یا بدی را به بدی جزاء می دهد و تجاوز نمی کند هیچ گناه بر او نیست زیرا حق مشروع خود را عملی میکند و از حق قانونی استفاده می کند و هیچکس بر او تسلط نمی داشته باشد . اما کسانیکه باید از راه و روش خود دوری کنند کسانی اند که بالای مردم ظم می کنند و در زمین بغیر از حق عمل می کنند. زمین برای زندگی خوب بوده نمی تواند تا مردم در مقابل ظالم ایستاده گی نکنند و ظالم را از طلم منع نسازند . خداوند ظالم و باغی را وعدۀ عذاب بزرگ داده است . و عدۀ عذاب باین معنی نیست که مردم علیه ظالم قیام نکنند . ( سید قطب ، مرجع سابق ، ص 3167 ) .

ابن مسعود روایت می کند که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: بعد از من مردمان قدرت راتصرف و سنت را خاموش می سازند و با بدعت کار میکنند و نماز را تأخیر می نمایند. گفتم یا رسول الله اگر ما ایشان را دیدیم یعنی اگر در عصر شان باشیم ، چه باید کرد ؟ فرمودند : از من سؤال میکنی یا این أم عبد چه باید انجام دهید ؟ طاعت کسیکه معصیت کند نیست » (لؤلؤ و مرجان ، جلد دوم ، صفحات 363-363-365).

محمد الغزالی می گوید اگر حاکم ایمانداری و تطبیق عدالت و حفظ مصالح مردم را مراعات نکند عزل او بالای مسلمانان واجب می گردد .( محمد الغزالی « الإسلام و الاستبداد السیاسی » ص 160 ) .

علمای معاصر عزل حاکم را در شرایط خاص بالای مسلمانان واجب می دانند :
1ــ اگر به آنچه خداوند امر کرده حکم نشود .
2ــ معاونت و مساعدت مالی و معنوی و حمایت از طرف کفار شود.
3ــ اجازه دادن به معاملۀ سود.
4ــ تسلیم شدن به معاهدات ( معاهداتی که خلاف عقیده و مصلحت مرد و اسلام باشد ).
( دکتود التویجری ، مرجع سابق ، ص 1118.

عدۀ از مسلمانان در عدم فهم و دانش صحیح از نصوص اسلام باین فکر و عقیده اند که خداوند ظالمین را به واسطۀ ظالمین نابود میکند و در دعاهای روز جمعه شنیده میشود که خطیب می گوید: خداوند ظالمین را با ظالمین بگیر و ما را از بین شان سالم و بی ضرر بیرون کن . دکتور یوسف القرضاوی این گروه از مسلمانان را بنام مسلمانان غافل و بی خبر از سنت ها یعنی روش های دین می داند و می گوید : ظالمین را عزائم یعنی عزم قاطع و ارادۀ قوی مظلومین از بین می برد .

فقه طاعت از آغاز عقب مانده گی مسلمانان در ساحۀ سیاسی و اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت و در نتیجه آن زمامداران فاسد و دیکتاتور و حکومت های استبدادی در جهان اسلام روی کار آمد و در فرهنگ و ثقافت سیاسی مسلمانان مفکورۀ جدید تحت عنوان « فقه الطاعة » فقه که استبداد سیاسی و نظام دیکتاتوری را تقویت و حمایت کرد تأسیس و تدوین شد .
نوت : برای معلومات بیشتر مهربانی نموده به : فضل غنی مجددی « روش فکر معاصر اسلامی » مراجعه فرماید .


برگشت به صفحه نخست