2024 Apr 28 امروز یکشنبه, ۹ ثور سال ۱۴۰۳ مطابق به

login تماس با ما رساله های تحقیقی لینک های مفید برنامه های تلویزونی ماهنامه فقه اسلامی سوالات و جوابات دینی کتابهای دینی درباره ما صفحه نخست

عقل

2016-11-07 20:20:30

در فرهنگ و ادبیات اسلام عقل به منزلۀ یک غریزه در وجود انسان تعریف شده است که با موجودیت آن انسان از حیوان متمایز می گردد و به یک موجود با مسئولیت و با صلاحیت تبدیل می شود. با داشتن عقل انسان به عملیه تعقل می پردازد و تفاوت بین مصلحت و مضرت را درک میکند. امام احمد بن حنبل در مورد عقل می گوید:
« عقل غریزه است در نفس انسان و قوت آن به حد قوت دیدن در چشم است ». حجت اسلام و المسلمین امام حامد الغزالی در تعریف عقل می گوید:« عقل صفتی است که فرق بین انسان و حیوان را میکند» . المواردی می گوید: « عزیزۀ عقل حقیقت است و به سبب آن انسان مکلف به امور شرعی می گردد و عقل حقیقت است و به سبب آن انسان مکلف به امور شرعی می گردد و عقل علامۀ فارقه در بین انسان و حیوان میباشد» . ابن تیمیه می گوید:« عقل وسیله ای برای شناخت علوم و کمالات انسان است و بواسطۀ عقل است که علم و عمل به تکامل می رسد». و امام ابن تیمیه در کتاب دیگر خود در تعریف عقل می نویسد: « عقل یک غریزه است که به واسطۀ آن انسان تعقل میکند».
سفیان بن عیینه در مورد عقل گوید : « بواسطۀ عقل انسان خیر و شر را میداند و عاقل کسی است که خیر را بداند و به آن عمل کند وشر را بداند و از آن دوری نماید . در قرآن کریم می خوانیم : قالو لو کنا نسمع و نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر. اگر می شنیدیم و تعقل می کردیم امروز در جملۀ مردمی که در مشکلات بودند نمی بودیم ».
گروهی از علماء عقل را به چهار معنی تعریف می کنند : غریزه ، علوم ضروری ، علوم کسب شده و عمل کردن به علم و ابن تیمیه در تفسیر این معانی می گوید:« عقل ، علم یا عمل به علم است و غریزه همین را میخواهد».
دوری از معصیت و گناه ثمره و نتیجۀ عقل است .

الحارث المحاسبی عقل را اینطور تعریف میکند:
1- عقل غریزه است .
2- عقل فهم است .
3- عقل بصیرت است .
از تعریفات علماء راجع به عقل میتوانیم واژه عقل را به عبارات ذیل خلاصه نمائیم :
عقل به نیروی گفته می شود که آماده پذیرش علم باشد و یا از طریق آن بتوانیم به علم معینی دسترسی پیدا کنیم. آنگونه که (عقال ) به معنی طنابی است که بر پای شتر می بندند ، عاقل هم کسی است که نفس خود را حبس کند و نگذارد که خواهشات نفسانی بر او غلبه حاصل نماید. بناء چون نیروی عقل انسان را از کار های ناهنجار باز می دارد ، به آن عقل گفته میشود.
انسان به دلیل داشتن عقل مسئول می باشد و عقل است که انسان را مسئول می سازد و با عقل است که انسان بین خیر و شر را ادراک میکند و با داشتن عقل انسان مورد حساب قرار می گیرد . به عبارت دیگر عقل انسان را مسئول می سازد و از داشتن عقل انسان حساب میدهد و انسان فاقد عقل هیچ نوع مسئولیت را نمی داشته باشد. عقل در پهلوی نفس سبب حساب و جزاء خیر و شر برای انسان است نه روح . امید است سؤال کننده عزیز آنچه را می خواست دریافت کرده باشد .
برای معلومات بیشتر به مراجع ذیل مراجعه فرماید:
المرتاد ، ابن منظور « لسان عرب » ، تصوف از دیدگاه شریعت ، پوهنمل فضل الرحمن فقیهی . فضل غنی مجددی « روش فکر معاصر اسلامی » .


برگشت به صفحه نخست